精选博文

Chine entreprise (fournisseur) inspection et vérification de service - la première étape pour réduire vos risques d'affaires en Chine

La Chine est non seulement le plus grand exportateur, mais aussi le plus grand importateur de beaucoup de marchandises générales sur le glo...

2016年8月29日星期一

فریب خوردن در شانگهای <چین> ... و گزارش REVENGE- من www.chinabizcheckup.com

مسافران انفرادی در شانگهای یکی از تجارب استرس زا از زندگی من بود.




به عبارت ساده، آن را احساس می کند مانند همه است به شما.

در عرض چند دقیقه، من از بیداد همیشه حاضر که به شما نزدیک بر روی چهار چرخ نور بالا چشمک زن خود را که فقط بر روی کفش های خود را ضربه محکم و ناگهانی خسته شد، به شدت در تلاش برای شما فروش ساعتهای تقلبی، لباس، ماساژ و خدمات من نمی خواهد نام.

سپس کلاهبرداران است.

تاجر است که کیف پول و کیف خود را از دست داده و نیاز به پول برای گرفتن یک تاکسی به هتل محل اقامت خود، دانش آموزان هنر جوان که می خواهند به شما نقاشی های اصلی خود را در یک نمایشگاه در این نزدیکی هست، دختران زیبا که سعی کنید به شما را به بازی کارائوکه با آنها نشان می دهد برای قیمت کوچک از 500 £ ...

و پس از آن ما باید چای کلاهبرداری شانگهای.



پس از گذراندن چند ساعت راه رفتن در اطراف شانگهای و پیدا کردن چیزی جز بدون هیچ زحمتی، من با خوشحالی به اجرا به دو دختر چینی دوستانه که در اطراف سن و سال من بود. آنها با شروع هیجان درخواست به عکس خود را گرفته با من، چیزی است که من به سرعت از ورود در چین استفاده می کردم بود.

در حالی که من می خواهم به این باور است که این افراد در واقع طرفداران ستایش از سایت من، واقعیت این است که مردم چین به نظر می رسد مانند جمع آوری عکس از خود با دختران کوچک که شبیه آنها از انگشتان دست خود را به یک سوکت نور هل است. من فقط خیلی خوشحال به حق او بکند

با هیچ چیز بهتر انجام دهید، و پیدا کردن که دو دختر در واقع بسیار خنده دار بودند و نزدیک به کامل زبان انگلیسی، ما روی یک نیمکت نشسته بود، صحبت و خنده برای مدتی قبل از تصمیم به بخش. همانطور که گفتم خداحافظ و شروع به راه رفتن کردن، یکی از آنها به سرعت نفس و پس از من به من بگویید که آنها در واقع فقط عنوان کردن به مراسم چای سنتی شد زد، و که من رایگان به همراه آنها اگر من می خواستم بود.

به عنوان هزینه چند ساعت دیگر گم شدن صدا در مورد عنوان جذاب به عنوان اب نبات چوبی ادرار با طعم، من با هیجان توافق برای رفتن با آنها.

من با چند مردم محلی در تایوان آویزان بود در حال حاضر و هر تجربه تک فوق العاده شده بود - من می خواهم یک فرصت برای در مورد فرهنگ خود را یاد بگیرند در برخی موارد و،، ساخته شده چه احساس مانند یک دوست زندگی طولانی است.

کمی من می دانم که چگونه مختلف این تجربه را تبدیل به ...



پس از یک پیاده روی طولانی که در طی آن دختران من از طریق یک سری از کم نور، کوچه کوچک به رهبری، ما در نهایت در مقصد ما وارد شده است.

این یک ساختمان معمولی با هیچ نشانه شناسایی و هیچ نشانه ای که آن قرار دارد از هر نوع مراسم چای بود. من حس رو به رشد من از ضعف عزل و دختران به دنبال در داخل.

ما به سرعت به یک، اتاق کوچک تاریک توسط میزبان ما برای 30 دقیقه بعدی طلیعه شد: یک بانوی کوچک چینی پوشیدن لباس های سنتی، که بی سر و صدا motioned برای ما به نشستن. اتاق خالی جدا از یک میز چوبی کم و چند مدفوع چوبی بود. دیوارهای زرد، کمی لایه برداری تصویر زمینه آراسته با علامت چینی و مناظر پوشیده شده بود.

همانطور که ما نشست یکی از دختران به من کرد، "میزبان می تواند تنها چینی صحبت می کنند. نگران نباشید، من برای شما ترجمه کنید. من امیدوارم که شما Engrish من "او خندیدی به عنوان دختر دیگر پشت سر هم از خنده از ذهن نیست.

منو به سرعت به ما نشان داده و یکی از دختران به من گفت که ما می شود نمونه برداری شش چای های مختلف امروز. متوجه شدم که قیمت های ذکر شده نمی شد اما بعد از دیدن اندازه فنجان من فرض است که آن را نمی خواهد هزینه بسیار در همه.

اولین بار از این اشتباه من بود.

مراسم خود حادثه بود اما من با فوق العاده، بعد از ظهر جذاب. من نمی تواند صبر کنید تا در مورد همه چیز من در یادگیری نوشتن، به اشتراک گذاشتن تجربه باور نکردنی من داشتن - من در مورد چای برای بیماری های مختلف، و همچنین به عنوان تاریخ چای چینی به دست. دختران هر کلمه ترجمه شده و در مورد انواع مختلف از چای و مزایای خود را به من آموخت.

من داشتن یکی از بهترین روز های گذشته پس من شروع به سفر، چهار ماه پیش. من نمی تواند خوشحال تر است، و دختران نمی توانست lovelier از بوده است.



به عنوان مراسم به پایان رسید، پرحرف تر از جفت به سمت ظرف دوم چای اشاره کرد. "این چای مورد علاقه من، که شما بود؟" او پرسید. من نشان داد که من چای چهارم سعی کرده بود دوست داشت و او با هیجان به من گفت که من می تواند خرید برخی را به خانه برای خانواده ام.

پس از دیدن چگونه گران بودند، من مودبانه کاهش یافته است. دو دختر، با این حال، هر دو دو کیسه چای هر انتخاب کرد.

و پس از آن این لایحه وارد شده است.

قیمت، ناخوانا کردن مداد خاکستری، من سهم من گفت از قیمت، از جمله هدایای خود را برای خانواده خود، به 750 یوان آمد ...

من در شوک در حالی که برای قبل به طور ناگهانی به خاطر سپردن علائم در سراسر خوابگاه من مست نشسته است. نشانه که من شوخی شده بود در مورد با دوستان فقط در روز قبل از.

نشانه که: «توجه: شما ممکن است توسط چندین جوان مردم محلی دانشجویی از نوع بسیار خوب انگلیسی که ارائه خواهد شد به شما را به یک مراسم چای نزدیک است. هنوز با آنها نیست. این بخشی از یک کلاهبرداری استادانه درست شده برای فریب غربی ها به پرداخت مقدار گزاف از پول "

گه.

چگونه می تواند من آنقدر احمق بوده است؟

نگهبان من تا شده بود در تمام طول روز در حالی که من می خواهم کاوش شده است - من خیلی محتاط بود. و با این حال، این واقعیت است که این دو دختر بیش از 30 دقیقه از روز خود را در رسیدن به من می دانم که سرمایه گذاری کرده بود من کامل در سهولت ترک کرده بودند. که این امر ممکن است یک کلاهبرداری آخرین چیزی که در ذهن من بوده است.

فکر کردن به سرعت، من بلافاصله حاضر به بخشی از چای خود را که آنها را خریداری کرده بود پرداخت. "اما این سنت است"، آنها منتظر، "در چین ما همیشه باید این لایحه تقسیم به طور مساوی. این چیزی است که دوستان. آیا شما دوست ما؟ "

من ایستاده بود شرکت، حاضر به پرداخت پول، و میزبان پرسید: به دوباره حساب این لایحه را بدون از چای. قیمت های جدید در 500 یوان (£ 50) آمد.

برای قرار دادن این به چشم انداز، £ 50 است که تقریبا به ارزش بیش از یک هفته در خوابگاه اتاق خوابگاه من در چین است.

احساس تنها کمی با این قیمت من بیش از پول دست و تماشا یکی از دختران با میزبان ترک به طوری که او می تواند "پرداخت از طریق کارت اعتباری" بهتر است.

من می خواهم گریه احساس و می تواند موجی از خشم در حال اجرا را از طریق بدن من جلوگیری نمی کند. من احساس ناراحتی در معده من و می تواند جهل و ساده لوحی را باور کنم.


به "خوش شانس پول وزغ" آنها بر روی میز در مقابل من قرار داده شده ...
به عنوان من نشسته در سکوت لعن خودم، دختر باقی مانده در اتاق به سرعت از جیبش یک آگهی برای یک نمایش آکروباتیک که شب و پرسید: اگر من می خواستم برای خرید یک بلیط از خود را به طوری که ما می تواند با هم بروید. احساس به طور کامل عصبانی کردن و خیانت در این نقطه، من به سادگی به او خیره شد و جوابی نداد، ترک ما هر دو نشستن در سکوت در حالی که او به من خیره ناشیانه.

زمانی که دختر دوم به ما را از طریق درب های مختلف از یکی از ما وارد شده بود به سمت چپ و آنها به من منجر به پایین مجموعه ای متفاوت از کوچه پس کوچه مانند قبل. من وقت صرف تمرکز بر چگونه من می توانم از آنها را که ممکن خلاص به سرعت. من در واقع کاملا ترسیده از آنچه که آنها بعد تلاش کنید.

ناگهان، ما در میان گردشگران و مغازه ها و چراغ های روشن و یکی از دختران به من می گوید بودند آنها را به دیدار با برخی از دوستان دیگر در حال حاضر.

چون امواج شستشو آرامش خاطر به من اجازه.

آنها از من خواستند چه برنامه من برای بقیه روز و این که شروع کردم به آنها بگویید من متوجه یکی از دختران با دستش دراز پشت سر من. من به سرعت تبدیل به اطراف و از کیف من بیرون کشیدن کیف پول من لحظه دست او را نیمه راه است.

بنابراین نه تنها آنها تظاهر به دوست من، کلاهبرداری با مراسم چای و تلاش برای من کلاهبرداری دوباره با یک نمایش آکروباتیک اما اکنون آنها به غارت من در تلاش بودند؟ آنها در تلاش بودند برای گرفتن کیف پول من با تمام پول من، کارت های اعتباری و رانندگان من مجوز در داخل. به من scamming کافی نیست؟

در این نقطه است که من آن را از دست داده بود.

با آدرنالین پمپاژ را از طریق رگ های من من کشیده تماس مشت من و با تمام قدرت من (که مسلما، بسیار کم است)، من آن را پرت رو به جلو و او در جایی در نزدیکی صورت خود را ضربه. او تصادفا به عقب، لکنت زبان، خیره به من در وحشت به عنوان شروع به تحقق بخشیدن آنچه که من فقط کرده بودم.

به محض ورود در خوابگاه من، من هنوز با خشم می لرزید.

من نشستم و شب من صرف جستجوی آنلاین را برای اطلاعات بیشتر در مورد چای کلاهبرداری شانگهای. مقدار از مردم که توسط تله گرفتار شده بود طاقت فرسا بود. پس از خواندن در مورد مردم از دست دادن صدها و صدها پوند از طریق کلاهبرداری همان من متوجه شدم که از آن می توانست خیلی، خیلی بدتر شده است. من احساس راحت به تنها £ 50 از دست داد.

خوب است، و بد، چیزی که به خارج از طیف این مصیبت آمده بود که از آن پس، اگر کسی سعی کرد به من نزدیک در خیابان در چین من نمی واکنش نشان می دهند و می را به تلاش آنها را نادیده گرفت. در حالی که در نتیجه من از فریب خوردن مانع، آن را نیز ناراحت کننده به احساس می کنم که دیگر نمی تواند اعتماد هر کس دیگری بود. به مناسبت که من چت به محلی، مدت زیادی نبود تا زمانی که من به گالری هنر خود و یا به یک مراسم چای دعوت کرد. شاید من درست مثل یک هدف آسان است.

به عنوان جورج بوش بار گفت: "من احمق یک بار، شرم بر ... شرم بر شما. من [مکث] احمق شما نمی توانید دوباره فریب خورده "

[جداکننده بالا = "40" سبک = "دو"]

به روز رسانی: در این پست یک مدت طولانی و طولانی پیش، نوشته شده بود در زمانی که من یک مسافر ساده و بی تکلف و بی تجربه بود. وقتی که من چین سفر کرده، من فقط به مدت چهار ماه در کل سفر کرده بود و هرگز در خارج از اروپا یا ایالات متحده بوده است. من بلافاصله با تفاوت در فرهنگ غرق شد و آن را اداره کند نه خیلی خوب در همه. من یک مسافر انفرادی برای اولین بار بود و هیچ ایده چه چیزی من انجام شد و یا چگونه به مقابله با چنین محیط نا آشنا بود. من در حال حاضر در چگونه من رفتار شرمنده هستم.

من آرزو می کنم که من را از طریق چین با یک ذهن باز سفر کرده بود و با توجه به آن را بیشتر از یک فرصت - من آرزو می کنم که من تا به حال به اندازه کافی ساده و بی تکلف به فریب خوردن نبوده است، و من قطعا آرزو می کنم که من در راه بود واکنش نشان داد که من کردم. این احمقانه و خطرناک بود و من آن را پشیمانی عمیق.

یکی از چیزهایی که در مورد سفر این است که چقدر آن را به شما تغییر می دهد و، به نظر من، شما یک فرد بهتر می سازد. من احساس می کنم یک فرصت برای کشف یک کشور جذاب چون من بیش از حد شلوغ ناجور می کنه در مورد چگونه همه چیز متفاوت بود هدر رفته و چگونه آن را دوست ندارد به خانه. من دوست دارم به بازگشت به چین در آینده با یک نگرش کاملا متفاوت و تجربه آن را با چشم های مختلف.

امیدوارم، من قادر به جلوگیری از بودن در کنار هم فریب خوردن :-)

به روز رسانی 2015: من تصمیم گرفتم به پایین عکس از دختران که من فریب خوردن. در حال حاضر کمی احساس بیش از حد مانند شرمندگی عمومی است.

没有评论:

发表评论